امروز الان پایم را میگذارم بر زمین

ساخت وبلاگ
امروز 15 فروردین بود با بچه ها تو یونی عکس گرفتیم یکی از رفقا آب نبات چوبی اورده بود ما خندیدیم و عکی گرفتیم عکسارو که دیدم یه جوری تابلو بودم که دارم زورکی میخندم زشت شده بودم تعرفم نداریم

الان 10 شبه من از ساعت 7 است که مقدمه چینی میکنم که ترجمه هامو انجام بدم 

در اتاق کوچک یک نفره ام در آرامش نور چراغ مطالعه و موسیقی آرام بخش

با یک لیوان شربت بیدمشک

و باز هم بغض

همه چیز سر جای خودشه و اون چیزایی که سرجاش نیست من از عهدش برمیام لذا ....

امگا 3 فکرکنم واسم خوب باشه زودی باید برم پیش روانشناس 

پاشم نمازمو بخونم و بعدش ترجمه

 

 

دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkhodatbashjoonama بازدید : 71 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 5:47